ترامپ چند روز پيش از تاريخ اعلام شده ي اوليه که گفته بود در 12 مي نظر خود را درباره ي برجام اعلام خواهد کرد،روز سه شنبه18 خرداد در مقابل رسانه ها قرار گرفت و رسما خروج آمريکا از توافق هسته اي را اعلام کرد.در اين زمينه توجه به چند نکته حائز اهميت است
پايگاه بصيرت / گروه سياسي/عزيز غضنفري
ترامپ چند روز پيش از تاريخ اعلام شده ي اوليه که گفته بود در 22 ارديبهشت نظر خود را درباره ي برجام اعلام خواهد کرد،روز سه شنبه18 ارديبهشت در مقابل رسانه ها قرار گرفت و رسما خروج آمريکا از توافق هسته اي را اعلام کرد.در اين زمينه توجه به چند نکته حائز اهميت است:
نخستين مسئله اي که ممکن است پيش آيد درک و ارزيابي چرايي خروج ترامپ از برجام است.در اين زمينه بحث هايي فراواني قابليت طرح دارد، اما يکي از نکات مهم در اين زمينه آن است که برداشت و دريافت اوليه ي مقامات آمريکايي از توافق هسته اي آن بود که جمهوري اسلامي ايران بعد از اعلام برجام به سمت استاندارد کردن اقدامات و مواضع منطقه اي خود پيش خواهد رفت؛آرزويي که هيچ گاه رنگ واقعيت به خود نگرفت و نمي گيرد.لازم به ذکر است که اگر بگوييم کشورهايي اروپايي نيز چنين انتظار مشابه اي از ايران داشته اند سخن بيراهي نگفته ايم؛با اين تفاوت که اروپا مايل بودد بحث هاي معطوف به نرمال کردن رفتار منطقه اي و توان موشکي ايران- که اين روزها از آن به برجام موشکي و منطقه اي نام برده مي شود- را با حفظ برجام هسته اي پي بگيرد.
مسئله ي اساسي ديگري نيز در اين باره قابل ارائه است و آن اينکه آمريکا مشخصا با اقدام خروج از برجام بدنبال چيست؟اين سئوال که ناظر بر اهداف آمريکا از اعلام خروج برجام است،نيازمند تفصيل زيادي دارد، اما آمريکا که احساس کرد با بودن در برجام توانايي و امکان رسيدن به اهدافش را ندارد اينک در خارج از برجام بدنبال طراحي و اقدام عليه جمهوري اسلامي است.هسته مرکزي راهبرد جديد آمريکا در مقطع کنوني و در راستاي تقابل با جمهوري اسلامي نيز فعال ساختن شکاف هاي سياسي و اقتصادي با هدف بي ثبات سازي اجتماعي درون کشور است؛برگرداندن فضاي سياسي و رواني کشور به سال هاي82 به بعد،يعني زماني که ايران به بهانه ساخت سلاح اتمي مورد تحريم آمريکا قرار گرفت،هم اينک نيز در حال تکرار شدن است که با تجربه اي که از گذشته وجود دارد نبايد اجازه تداوم اين مسير را داد.در اين خصوص آمريکايي ها قصد داردند با کشاندن موضوعات موشکي و منطقه اي به لايه هاي اجتماعي کشور و همزمان با تشديد تحريم ها،دوگانه هايي نظير«موشک- اقتصاد» را ادراک سازي نمايند.
نکته سوم از آن جهت که معطوف به شکل گيري فضاسازي رسانه اي در روزهاي آينده است بسيار حساس و سرنوشت ساز به نظر مي رسد، و آن اينکه مردم و مسئولان نبايد مقهور جنگ رواني آمريکا شوند و احيانا در بازي تيم سياسي ترامپ گرفتار آيند.از حالا به بعد خط تبليغاتي بخش رسانه اي و عمليات رواني آمريکا معطوف به ايجاد و يا تقويت دو دستگي در بين مردم و مسئولان خواهد بود؛از اين رو بايد از هر گونه اقدام که مناسبات قدرت و سياست در ايران را به سمت اختلاف افکني سوق مي دهد جدا اجتناب کرد.نبايد برخي گروههاي سياسي اتفاق پيش آمده را فرصتي براي تسويه حساب هاي سياسي تلقي کنند و فضاي آرامش بخشي که اينک محتاج به آنيم تبديل به مناقشه شود؛ از آن سو بخش هاي منسوب به دولت و يا افراد و گروههاي دولتي نيز نبايد با طرح ديدگاه هاي حاشيه اي و انحرافي جامعه را به سمت اختلافات و منازعات داخلي بکشانند،کاري که مدت هاست در حال ارتکاب آن هستند.هدف ديگر خط تبليغاتي و عمليات رواني نظام سلطه کوشش براي القاي پروژه نااميد سازي مردم و تحريک به آشوب طبقات اجتماعي و نيز تغيير محاسبات مسئولان ايراني است؛ بر اين اساس تلاش مي کنند که در نبود آمريکا در برجام،اروپا را به عنوان ناجي و شريک قابل اعتماد معرفي کنند و آنچه که آمريکا در خصوص توانمندي موشکي و منطقه اي ايران نشانه گذاري و طراحي کرده و بدان دست نيافته بود،حالا توسط اروپا پي گيري شده و به اجرا درآيد.اين سناريو دقيقا همان وضعيتي است که کشورمان در آينده با آن روبرو خواهد شد و لازم است مسئولان اجرائي و بخش قانونگذاري کشور با تجربه هاي متراکم و البته تلخي که اينک پيش رويشان قرار گرفته است با هوشمندي و تدبير با آن مواجه شوند.چرا که ديگر فرصتي براي خطا و اشتباه وجود ندارد
منبع: سايت بصيرت
درباره این سایت